«لیلی عاج»، نویسنده و کارگردان تئاترگیلانغربی برگزیده شب اول هفته هنرانقلاب
برگزیده شب اول هفته هنر انقلاب: از نبودن شهید آوینی افسوس میخورم
برگزیده شب اول هفته هنر انقلاب گفت: درمورد آثار شهیدآوینی صحبت کردن کار کسی چون من نیست، زیرا او از زمانه خودش جلوتر بود. او انسانی متفکر بود. فقط میتوانم افسوس بخورم که شهیدآوینی را نداریم.
نوای گیلانغرب :پس از شهادت سیدمرتضی آوینی در روز بیستم فروردینماه ۱۳۷۲، با پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان به مقام معظم رهبری، این روز بهعنوان «روز هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شد. در هفته هنر انقلاب که از بیستم فروردینماه شروع میشود، هر شب از چهرههای مختلف هنری در حوزههای گوناگون تقدیر میشود و در پایان یک نفر بهعنوان چهره برتر هنر انقلاب شناخته میشود.
در شب اول امسال که مختص گروه سینما و تئاتر بود، «لیلی عاج»، نویسنده و کارگردان تئاتر با نمایش «بابا آدم» مورد تقدیر قرار گرفت. لیلی عاج در نمایش «بابا آدم» تلاش کرده از دل یک روایت مستندگونه از گروهک تروریستی مجاهدین خلق(منافقین)، زاویهای جدید از این ماجرا را به مخاطب نشان دهد. نمایش در بیابان دیاله عراق میگذرد؛ همان منطقهای که چند سال پیش مقر اصلی گروهک مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف بود. روایت اصلی نمایش قصه خانوادههایی است که در این بیابان در انتظار دیدار فرزندانشان هستند؛ خانوادههایی که از رنج دوری و فراق فرزند، پدر و مادر یا همسر از پای افتاده و آمدهاند تا مرهمی برای این رنج بیابند.
در ادامه گفتوگوی روزنامه صبح نو با لیلی عاج را میخوانید.
ابتدا برگزیده شدن شما در شب اول هفته هنر انقلاب را تبریک میگوییم. آیا زمانی که نمایش «بابا آدم» را کار میکردید پیشبینی میکردید یکی از چهرههای برگزیده تئاتر در هفته هنر انقلاب شوید؟
ممنونم از شما. خیر! پیشبینی نمیکردم. وقتی یک نویسنده متنی را مینویسد و بعد آن متن را تولید میکند پیشبینیای از جوایز ندارد. برای من بیشتر مهم است که کاری آبرومندانه را روی صحنه ببرم که از لحاظ فنی و تکنیکی برای خودم گامی رو به جلو باشد.
کمی درمورد نمایش «بابا آدم» بگویید و اینکه چه شد سراغ چنین سوژهای رفتید؟
نمایشنامه «بابا آدم» با کارهای دیگر من فرق میکند. من همیشه سراغ زندگیهای کارگری رفتهام؛ زیرا موقعیتهای دراماتیکی هستند. سوژه نمایش «بابا آدم» سوژه ملتهبی بود. سال۹۹ پیشنهادی از طرف مرکز هنرهای نمایشی برای پروژه نمایشنامهنویسی «قلم روشن۲» داشتم. عنوان کلی مجموعه تاریخ معاصر بود. انتشارات نمایش و دکتر اسدی هیچ سوژهای را به کسی پیشنهاد ندادند و سفارشی وجود نداشت. نویسندگان میتوانستند موضوع آزاد نیز انتخاب کنند اما ترجیح انتشارات تاریخ معاصر بود.
و شما برای این مجموعه دنبال سوژه بودید که به نمایشنامه «بابا آدم» رسیدید؟
بله. همینطور است. ابتدا برای پیدا کردن سوژهای که به قصهای جذاب برسد به گذشته خودم رجوع کردم. پدر و مادر من هر دو از شهرستان مرزی گیلانغرب هستند که در عملیات مرصاد مورد هجوم منافقین قرار گرفت. وقتی عملیات مرصاد اتفاق افتاد، پدربزرگ کشاورزم به کوه رفته بود تا پناه بگیرد اما گم شده بود. بقیه خانواده به کرمانشاه و تهران رفته بودند. ما یک هفته از پدربزرگم هیچ خبری نداشتیم و فکر میکردیم او اسیر یا کشته شده است. ابتدا سعی کردم براساس این یک هفتهای که پدربزرگم گم شده بود نمایشنامهای بنویسم و عملیات مرصاد را از زاویهای دیگر و از زبان بومیهای منطقه تعریف کنم. کمی بعدتر به چند دلیل از این ایده پشیمان شدم. دلیل اول این بود که درمورد عملیات مرصاد فیلمهای داستانی خیلی خوبی ساخته شده است. دلیل دیگرم این بود که قصه پیش نمیرفت؛ زیرا باز هم رخدادگاه ماجراها به خانهای در تهران تبدیل شده بود. یعنی در تهرانِ سالهای جنگ یک خانواده کارگری با این مشکل مواجه شده بودند.
و تصمیم گرفتید سوژه را عوض کنید!
پس از آن به ایدههای مختلف فکر کردم. میخواستم این کار تجربه جدیدی برای خودم باشد و رخداد مکانها نیز متفاوت باشد؛ جایی بیرون از لوکیشن یک فضای عادی مانند خانه که در همه نمایشنامههایم اتفاق میافتد. در جستوجوهایم به پدرومادرهایی رسیدم که پشت دیوارهای اردوگاه اشرف خواهان دیدار با فرزندانشان هستند. مثل همه کارهای دیگرم باز هم یک فاز پژوهشی برای خودم تعریف کردم. اطلاعاتم بهمرور کامل شد و نمایشنامه «بابا آدم» شکل گرفت.
به هفته هنر انقلاب برگردیم. در میان چهرههای سینما و تئاتر شما تنها خانمی بودید که مورد تقدیر قرار گرفتید. این موضوع چه تاثیری بر شما و کارهای آیندهتان خواهد داشت؟
خیلی خوشحالم که کمیتههای مختلف هنری در هفته اول هنر انقلاب رأی دادند. توجه به همه شاخههای هنری مایه خوشحالی است و بسیار خرسندم که تئاتر دیده شد. درمورد اینکه بهعنوان یک خانم از این به بعد چه چشماندازی وجود خواهد داشت و چه خواهم کرد باید بگوییم چندان به تفکیک جنسیتی معتقد نیستم. به این نگاه نمیکنم که خانم هستم و نسبتبه همکاران آقا تفاوتهایی وجود دارد. من همیشه به ماحصل کار هنری تولیدشده نگاه میکنم. برایم اهمیتی ندارد که خالق اثر زن باشد یا مرد، خود اثر هنری حایزاهمیت است. تمرکزم بیشتر روی سختکوشی، تلاش و مطالعه بیشتر است اما بههرحال دریافت جایزه هنر انقلاب مسوولیت من را بیشتر میکند، زیرا کارهایم بیشتر از قبل مورد قضاوت قرار خواهد گرفت، مخصوصا مورد قضاوت ایدئولوژیک و محتوایی. این موضوع کمی وسواس مرا برای کارهای آینده بیشتر خواهد کرد.
شما هنرمند پرکاری هستید و معمولا سالی یک یا دو اثر روی صحنه دارید. درحالحاضر مشغول تمرین چه کاری هستید؟ و چه متنی را نیز در حال نگارش دارید؟
خیلی متشکرم که مرا پرکار میدانید. متنی از من به نام «بیچرا زندگان» به کارگردانی خانم شعبانی درحال تمرین است. این متن با بهترینهای تئاتر اجرا خواهد رفت و امیدوارم ماحصل کار رضایتبخش باشد؛ زیرا گروهی برای تولید و خلق این اثر بهصورت جدی زحمت میکشند. این نمایشنامه مضمونی اجتماعی دارد و نقدهایی را نیز وارد میکند. خودم نیز درحالحاضر روی نمایشنامهای کار میکنم به نام «عروسی باشکوه بیستوپنج کارگر ایرانناسیونال» که امیدوارم بتوانم آن را امسال روی صحنه ببرم. در کنارش روی سوژه جذابی نیز کار میکنم که برای خودم بسیار مهم است. سوژه جدیدم درمورد شهیدعلی هاشمی است که من او را زنده هور نامیدهام. بسیار علاقهمندم که درمورد شهیدهاشمی یک اثر نمایشی تولید کنم. درحالحاضر فاز پژوهشی این اثر را برای خودم تعریف کردهام و تلاش میکنم به لطف خدا تا پایان امسال نمایشنامهای درخور شهید هاشمی بنویسم.
و در پایان درمورد هفته هنر انقلاب اگر نکتهای را لازم میدانید بگویید.
فکر میکنم در هفته هنر انقلاب همه به طرز عجیبی آوینیدوست و آوینیپژوه میشوند. گویی فقط در این هفته وظیفه داریم از شهیدآوینی یاد کنیم. این اتفاق زمانی برای من جذابتر، خاصتر و رویاییتر است که اگر به چیزی باور قلبی داریم و به آن مومن هستیم در طول سال آن را در کارهایمان ساری و جاری کنیم؛ البته بدون شعارزدگی، خودنمایی و به رخ کشیدن. رسیدن به این مرحله کار سختی است ولی نقطه موردعلاقهام است. درمورد آثار شهیدآوینی صحبت کردن کار کسی چون من نیست، زیرا او از زمانه خودش جلوتر بود. او انسانی متفکر بود. فقط میتوانم افسوس بخورم که شهیدآوینی را نداریم و برای آدمی با مختصات دانش و جایگاه فکری و هنری او نیز همچنان جایگزینی پیدا نکردهایم.